علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 11:38 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که باز بینیم دیدار آشنا را ده روز مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا در حلقهی گل و مل خوش خواند دوش بلبل هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا ای صاحب کرامت شکرانه ی سلامت روزی تفقدی کن درویش بی نوا را آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت بادشمنان مدارا در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من قبله العذا را هنگام تنگ دستی در عیش کوش و مستی کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد دلبر که در کف او موم است سنگ خارا آیینه سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا خوبان پارسی گوی بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را حافظ به خود نپوشید این خرقه ی می آلود ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||
|